پاکبان سبز
با دوستان برای خرید یک پروژه کاری بیرون بودیم، بچهها رفتند تا وسایلی که مورد نیاز هست رو بخرن، منم رفتم توی پارکی که کنار فروشگاه بود نشستم، طبق معمول موزیک گوش میکردم و از محیط عکس میگرفتم تا اینکه چشمم افتاد به این پاکبان پیر، آروم آروم رفتم سمتش و بهش گفتم خسته نباشی، …