(برای مردم ایران)
– آزادی، زندگی –
مردم ایمان آوردهاند به جنگیدن
به طلب حق زیستن.
گره میزنند زنان
آن زلفهای رنگین را
و به میدان نبرد میروند.
به مقابل دیو زمانه.
– هراس؟
برایشان معنایی ندارد.
شجاعت را کسانی معنا کردند
که از کودکی از ما به دورشان کرده بودند.
و تنها زمزمهی شهوت بود
که در گوشمان میخواندند.
و کلامی به نام قدرت
که از ذهن دختران
ربایده بودند.
پس مهر و عشق کجاست؟
پس برابری و زیستن کجاست؟
دریغ!
که آفتاب پشت ابر نمیماند.
اکنون،
اما، دیگر
(قدرتِ کسی از دیگری بیشتر نیست)
همگان با اتحاد
با جان خویش ایستادهاند
تا دیوار این زندان را بشکنند
و به زندگی باز گردند.
شجاعت،
تازه…
رنگی
در دهخدا گرفته.
– علی دولیخانی (شیدا)
5 مهرماه 1401
.
.
پینوشت: افتخار میکنم به دخترانی که برای حق زیستن میجنگند، افتخار میکنم به پسرانی که برای دختران و وطن خود جان میدهند. شجاعت رو برای من معنا کردند. کاش من هم میتونستم مثل اونا باشم.❤️